امریکا و معمایی به نام ترامپ

آفتاب‌‌نیوز :

دونالد ترامپ رییس‌جمهوری سابق امریکا روز پنجشنبه برای سومین‌بار در سال جاری به دادگاه رفت و در مقابل اتهام جدیدش مبنی بر تلاش برای لغو نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا از خود دفاع کرد. طبق کیفرخواست جدیدی که جک اسمیت بازپرس ویژه برای وی صادر کرده، ترامپ به اتهاماتی ازجمله فریب، توطئه جهت جلوگیری از روند رسیدگی به پرونده، ماجرای حمله به کنگره امریکا و نیز مانع‌تراشی در جهت تحقیقات رسمی متهم شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طبق گزارشی که روزنامه گاردین منتشر کرده، محاکمه ترامپ، ۲ روز پس از آن برگزار شد که بازپرس ویژه او را به توطئه برای باقی ماندن در قدرت و عدم پذیرش نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ متهم کرده بود. در همین راستا، جلسه بعدی دادگاه ترامپ قرار است روز ۲۸ مرداد برگزار شود؛ امری که قرار شده تا آن روز ترامپ به شرطی آزاد باشد که از بحث کردن با شهود برای پرونده جدیدش خودداری کند.

در چنین شرایطی رییس‌جمهوری سابق امریکا، اتهامات جدید خود را نپذیرفته و ضمن اعلام بی‌گناهی تاکید کرده که چنین اقداماتی آزار و اذیت سیاسی است؛ زیرا او همچنان پیشتاز انتخابات مقدماتی برای ریاست‌جمهوری سال آینده است و طبق نظرسنجی‌های جدید منتشر شده با فاصله زیادی از رقیب اصلی جمهوری‌خواه خود یعنی ران دسانتیس فرماندار فلوریدا جلوتر است.

او پس از دادگاه به خبرنگاران اعلام کرده که چنین روزی برای امریکایی‌ها غم‌انگیز است. وی همچنین کیفرخواست ۴۵ صفحه‌ای خود را زیر سوال برده و مدعی شده که نباید اجازه داد چنین روندی در ایالات‌متحده امریکا به یک روال تبدیل شود. گفتنی است در این کیفرخواست جدید تصریح شده که ترامپ با وجود شکست در انتخابات، مصمم بوده نه تنها باز هم در قدرت باقی بماند، بلکه طبق ادعا‌هایی کذب به دنبال مخدوش کردن نتایج انتخابات بوده است. مساله مهم درخصوص پرونده جدید ترامپ این است که ممکن است، پرونده فعلی وی تبدیل به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های قضایی امریکا تبدیل شود، چراکه او علاوه بر این پرونده در مورد پرداخت پول به یک هنرپیشه فیلم‌های غیراخلاقی و نیز نگهداری غیرقانونی اسناد طبقه‌بندی شده محرمانه در ویلای شخصی خود نیز درمعرض اتهاماتی جدی قرار دارد.

تلاش برای معکوس کردن روند قضایی
در چنین شرایطی تیم حقوقی ترامپ تلاش دارد تا روند محاکمات او در فلوریدا و نیویورک را به تعویق بیندازد؛ چراکه آن‌ها مدعی هستند چنین پرونده‌هایی نباید تا انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ در جریان باشد. در واقع ترامپ و طرفداران او مدعی هستند که چنین پرونده‌هایی ازسوی دموکرات‌ها جهت خارج کردن وی از دور انتخابات ریاست‌جمهوری به جریان افتاده است؛ به همین دلیل است که او خواستار انتقال پرونده‌اش به جایی غیر از واشنگتن یعنی ویرجینیای غربی شده و تاکید دارد: یک محاکمه عادلانه در واشنگتن غیرممکن است. علاوه بر این، او در جریان دادگاه تمامی اتهامات وارد شده توسط اسمیت را رد کرده و به صراحت می‌گوید که بی‌گناه است. همچنین ترامپ در یک ژست سیاسی تمامی اتهامات را مرتبط با موضوع انتخابات دانسته و سعی دارد به طرفداران خود این‌گونه القا کند که محاکمات صورت گرفته به این منظور است که او را از روند انتخابات ۲۰۲۴ کنار بگذارند.

در این رابطه کارشناسان معتقدند که اهمیت پرونده ترامپ در آن است که وی برای نخستین بار به عنوان یک ریاست‌جمهوری سابق این‌چنین در معرض محاکمه و اتهام قرار گرفته است. ازسوی دیگر شواهد نشان می‌دهد که محکومیت و محاکمه او تاثیر چندانی بر رای طرفدارانش نداشته؛ زیرا آن‌ها چنین اتهاماتی را یک توطئه ازسوی جریان رقیب ارزیابی کرده و حتی برآورد‌ها حاکی از آن است که از زمان مطرح شدن اتهامات جزایی به ترامپ، او توانسته مبالغ قابل‌توجهی را برای کمپین‌های انتخاباتی خود جمع‌آوری کند. ازسوی دیگر همزمان با اینکه نظرسنجی جدید نشان می‌دهد که ترامپ در مقابل رقیب جمهوری‌خواه خود ران دسانتیس ۵۷ به ۱۷ درصد پیشتاز بوده، برخی کارشناسان حقوقی معتقدند که حتی در صورت زندانی شدن ترامپ، طبق قانون اساسی امریکا نمی‌توان وی را برای شرکت در انتخابات ردصلاحیت کرد.

دوگانه بی‌سابقه در امریکا
از این رو در نظام سیاسی امریکا یک دوگانه عجیب و بی‌سابقه ایجاد شده است؛ زیرا علاوه بر اینکه جمهوری‌خواهان توان کنار زدن او را در انتخابات مقدماتی حزبی ندارند، از سوی مقابل دموکرات‌ها نیز با چالش‌های اساسی به خاطر برخی مشکلات با بایدن مواجه بوده و به نظر می‌رسد که در صورت عدم موفقیت برای کنار زدن ترامپ، شکست او در انتخابات نهایی سال ۲۰۲۴ بسیار دشوارتر از قبل باشد.

بنابراین برخی ناظران معتقدند که اکنون ترامپ تبدیل به یک معمای بزرگ برای امریکا شده؛ زیرا نه تنها جریان او تبدیل به یک واقعیت در ساختار سیاسی ایالات‌متحده شده، بلکه به واسطه معادلات و تحولات پیچیده‌ای که رقم می‌خورد، کنار زدن او نیز به این سادگی‌ها ممکن نخواهد بود؛ امری که به نظر می‌رسد رفته‌رفته و با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری پرچالش‌تر از قبل رقم خورده و هزینه‌های بسیار بیشتری را از لحاظ سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی به ایالات‌متحده امریکا تحمیل کند.

به همین خاطر است که می‌توان دلیل انتخاب خانم تانیا چوتکان به عنوان یکی از سختگیرترین قضات مربوط به پرونده حمله به کنگره را برای محاکمه ترامپ رمزگشایی کرد. او که نزدیک به دموکرات‌هاست، پیش از این احکامی برای متهمان حمله به کنگره صادر کرده که هیچ یک از قضات امریکایی به این شدت علیه آن‌ها حکم صادر نکرده‌اند. او همچنین شعار اصلی‌اش این است که زندان می‌تواند یک عامل بازدارنده مهم در برابر یک شورش دیگر باشد، از این رو جدی‌ترین اتهام ترامپ همین بحث حمله به کنگره و تلاش برای نادیده گرفتن نتایج انتخابات است که می‌تواند یک دردسر جدی برای او در عین حال یک چالش اساسی برای رقبایش محسوب شود.

با این حال مجله اکونومیست در گزارش جدید خود آورده است: به نظر می‌رسد اتهامات جدید از نظر سیاسی به نفع ترامپ باشد، زیرا او سعی می‌کند از این شرایط برای جلب کمک‌های مالی بیشتر استفاده کرده و هم‌حزبی‌های خود را متقاعد کند که نامزد اصلی جمهوری‌خواهان در انتخابات بعدی باشد. همچنین برگ برنده دیگر او و تیم حقوقی‌اش این است که طبق قانون، دادگاه نمی‌تواند یک رییس‌جمهوری را تحت تعقیب قرار دهد؛ لذا از آنجایی که ترامپ تا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ رییس‌جمهور بوده و حمله به کنگره در ۶ ژانویه صورت گرفته، آن‌ها می‌توانند پرونده جدید و مهم علیه ترامپ را از جریان خارج کنند.

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: آفتاب

کلیدواژه: ترامپ آ مریکا انتخابات ریاست جمهوری نتایج انتخابات حمله به کنگره

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۵۵۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرطان اسرائیل در روزهای پایانی

پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت امریکا، توافق عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر می‌کرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادی‌اش بیشتر تبلیغ می‌شد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر می‌شد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاه‌های امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شده‌اند و اعتراضات گسترده آن‌ها به چالشی امنیتی برای سران دولت‌های غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت:  هدف خطرناک‌ترین توافق عادی‌سازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی در پایتخت‌های عربی اجرایی شود که حتی زمزمه‌هایی برای عادی‌سازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد. 

عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشته‌ها را پنبه کرد و چنان ضربه‌ای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید. 
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربی‌اش، حملات موشکی، توپخانه‌ای و زمینی گسترده‌ای را علیه ساکنان بی‌دفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بی‌آنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است. 
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روش‌های پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونه‌ای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمین‌های اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بی‌ثباتی سیاسی هم از چالش‌های امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانه‌ها در می‌آرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگ‌تری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند. 

سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولت‌های غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعده‌ای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشک‌های بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آن‌هم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقه‌ای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشک‌ها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.

اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور می‌کنیم، نه تنها از طرح عادی‌سازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی می‌کنند. آن‌ها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شده‌اند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجه‌ای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاه‌های امریکا و اروپا به جنازه او لگد می‌زنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمی‌کند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری می‌کند.

انتهای پیام